واقعیت دموکراسی آمریکایی؛ کره شمالی

به گزارش وبلاگ فوتبال، کارنر در کتابش شرح می دهد که چنین شرایطی چگونه دموکراسی آمریکا را به مفهومی تهی از معنا تبدیل نموده و برای سال های سال، نظام حاکمیتی آمریکا را به شکلی از حکومت پلوتوکراسی (داراسالاری) تبدیل نموده است.

واقعیت دموکراسی آمریکایی؛ کره شمالی

به گزارش وبلاگ فوتبال، کش وقوس انتخابات اخیر آمریکا و جنجالی شدن نتایج آن، به بحث ها درباره دموکراسی آمریکایی و کیفیت آن دامن زده است.

آمریکا و دولتمردان آن به طور سنتی به کشورهای دیگر درس دموکراسی و حقوق بشر می دهند، به عنوان مثال اگر بحث انتخابات سال 1388 در ایران باشد، آنها گمانه تقلب در انتخابات ایران را مطرح می نمایند و به لحاظ رسانه ای تمام قد پشت شورش و اغتشاشات می ایستند، حتی شرکت هایی مانند توییتر را مجبور می نمایند که بروزرسانی سیستم های خود را به دلیل حمایت از اغتشاشات در ایران به تعویق بیندازند اما زمانی که رئیس جمهور رسمی آمریکا درباره بحث فساد و تقلب در انتخابات صحبت می نماید، سخنرانی او را قطع می نمایند، و حساب مقامات آمریکایی را به دلیل طرح گمانه تقلب، در شبکه های اجتماعی می بندند.

جدیدترین خبرها و تحلیل های ایران و دنیا را در کانال تلگرامی وبلاگ فوتبال بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل های ایران و دنیا را در کانال اینستاگرامی وبلاگ فوتبال بخوانید. (کلیک کنید)

دخالت واشنگتن در انتخابات و روندهای سیاست داخلی کشورهای دیگر در دنیا، می تواند شامل لیست بلندبالایی گردد. این دخالت در مقاطع بسیاری از سطح سیاسی به لایه نظامی نیز کشیده است، اما وقتی نوبت به خود آمریکا می رسد، نخبگان سیاسی در این کشور به بهانه چند اکانت در شبکه های اجتماعی، پایتخت های دیگر را به دخالت در امور داخلی خود متهم می نمایند و برای آنها خط ونشان می کشند. غرب و آمریکا، به مدد رسانه های قدرتمند خود سعی می نمایند با دیگرهراسی، کشورهای غیرهمراه را به نماد تمامیت خواهی تبدیل نمایند؛ هرچند متحدان غیردموکراتیک خود را در پستوی فساد و دیکتاتوری پنهان می نمایند.

تناقض در رفتار آمریکا، سرنخ و سؤالات جدی را درباره دموکراسی تجویزی آن در کشورهای دیگر، و دموکراسی مبتنی بر نظام سرمایه داری در داخل مطرح می نماید. چنین روندی به یک سنت در سیاست خارجی و داخلی آمریکا تبدیل شده است، اما این بار آش به قدری شور شده است که صدای یکی از آشپزها در آمده است. رئیس جمهور آمریکا که طی چند سال گذشته، چهره عریان تری از هیئت حاکمه آمریکا به تصویر کشید، از فساد، تبعیض و تقلب در سیستم سیاسی در کشورش پرده برداری می نماید.

انحصار دوحزبی در عرصه سیاسی

آمریکا از 230 سال قبل رئیس جمهور داشته اما تا به حال تنها فردی که به عنوان نامزد مستقل توانسته وارد کاخ سفید گردد نخستین رئیس جمهورش جرج واشنگتن بوده است.

منابع رسانه ای گزارش داده اند در انتخابات ریاست جمهوری امسال، علاوه بر جو بایدن و دونالد ترامپ، 1214 نامزد دیگر برای رقابت در انتخابات نزد کمیسیون فدرال انتخابات ثبت نام نموده اند.

سیاست های جانبی قوانین انتخاباتی در آمریکا به گونه ای تدوین و تنظیم شده اند که پیروزی سیاستمداران بدون وابستگی به دو حزب اصلی جمهوری خواه و دموکرات در انتخابات عملا امکان ندارد.

به عنوان مثال، کمیسیون مناظره های انتخاباتی از سال 1988 که وظیفه برگزاری مناظره های انتخاباتی را به عهده گرفته تنها به یک نامزد مستقل، راس پرو، اجازه حضور در این برنامه های تلویزیونی را داده است.

این مسئله بارها مورد اعتراض نامزدهای احزاب مستقل لیبرترین و حزب سبز قرار گرفته و مورد بی اعتنایی واقع شده است. نامزدهای این دو حزب، چند بار تا به حال هنگام اعتراض به جلوگیری از حضورشان در مناظره ها دستگیر شده اند.

این کمیسیون، سال 2000 پس از مواجهه با شکایت های قضائی متعدد، قانونی وضع کرد که شرکت نامزدهای مستقل در مناظره ها را نه تنها پیچیده تر بلکه عملاً غیرممکن می کرد. مطابق این قوانین، هر کدام از نامزدهایی که خواهان شرکت در مناظره است بایستی در نظرسنجی ­های ملی که خود این کمیسیون متولی برگزاری آنها است آراء بالاتر از 15 درصد کسب نمایند.

نقش پول در مهار سیستم سیاسی در آمریکا

در واقع نظام حاکمیتی آمریکا خود را به ساز و کارهایی نه چندان آشکار برای اعمال نوعی کنترل پیچیده مجهز نموده تا اطمینان حاصل کند هیچ ایده و اندیشه ای غیر از نظام سرمایه داری و حامیان منافع این طبقه راهی برای ورود به حلقه تنگ قدرت را نخواهد داشت.

یکی از مهم ترین این ساز و کارهای سرکوب، نقشی است که پول در سیاست آمریکا بازی می نماید. در ژانویه سال 2010 دادگاه عالی آمریکا قانونی را به رسمیت شناخت که محدودیت هزینه کرد پول شرکت ها در رویدادهای انتخاباتی را حذف کرد. با این قانون، داشتن ثروت هنگفت و یا وابستگی به صاحبان ثروت های کلان، که تا همان زمان هم نقش زیادی در سیاست آمریکا بازی می کرد، به اصلی ترین کلید برای بستن درب قدرت به روی مخالفان نظام سرمایه داری و گگرددن آن به روی موافقان تبدیل شد.

بر اساس بعضی از برآوردها، تقریبا شانس یک فرد، بدون هزینه هنگفت اقتصادی، برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا حدود 4 درصد است. تیماثی کانر، نویسنده آمریکایی سال 2014 در کتابی با عنوان سرمایه داری در برابر دموکراسی نوشته یک فرد برای رسیدن به سمت ریاست جمهوری باید به طور متوسط 1 میلیارد دلار، برای به دست آوردن کرسی سنا 10 میلیون دلار و برای نشستن بر کرسی مجلس نمایندگان 1 میلیون دلار هزینه کند.

از آنجا که تقریباً تمام صاحبان ثروت و مکنت در آمریکا مدافعان سرسخت نظام حاکمیتی سرمایه داری هم هستند ضریب قائل شدن برای نقش پول در سیاست رویدادی نیست که به تصادف رخ داده باشد؛ به واقع پول در اینجا نقش نوعی سیستم غربالگری را بازی می نماید که درب ورود به مراکز قدرت را به روی مدافعان نظام سرمایه داری باز و به روی مخالفان آن می بندد-بی آنکه آشکار و شفاف بگوید که چگونه چنین نموده است.

دموکراسی توخالی

کارنر در کتابش شرح می دهد که چنین شرایطی چگونه دموکراسی آمریکا را به مفهومی تهی از معنا تبدیل نموده و برای سال های سال، نظام حاکمیتی آمریکا را به شکلی از حکومت پلوتوکراسی (داراسالاری) تبدیل نموده که تنها به منافع ثروتمندان می اندیشد و شهروندان عادی را به حاشیه می راند.

این مکانیسم تصفیه بیرونی اما تنها پاسبان نظام سرمایه داری نیست و غربالگری های درونی در مراکز قدرت هم اطمینان حاصل می نمایند که کوچکترین انحراف از اصول بنیادین و کلیدی ایدئولوژی مرکزی برتابیده نمی گردد.

فیلتر درون سیستمی برای مهار مهره های ناهمگن

نتیجه عمل مکانیسم تصفیه بیرونی دست چین و یک دست کردن مراکزقدرت بر اساس شاخص اعتقاد به نظام سرمایه داری است، اما اگر فردی با اعتقادات مخالف یا تا حدی مخالف توانست به هر طریقی از این لایه عبور نموده و وارد سیستم گردد مکانیسم تصفیه درونی اطمینان حاصل خواهد نمود که او از فراغ بال چندانی برای اثرگذار بودن برخوردار نخواهد بود.

کودتا علیه سندرز

مورد برنی سندرز، سناتور حزب دموکرات که خودش را یک سوسیال دموکرات معرفی می نماید شاید بهترین مصداق برای نشان دادن نحوه عمل این تصفیه داخلی است.

برنی سندرز بارها گفته که باور او به سوسیالیسم دموکراتیک هیچ ارتباطی با آراء مارکس یا کوشش برای برچیدن نظام سرمایه داری ندارد و حتی منظورش از سوسیالیسم همان مفهوم مد نظر چپ گراها نیست با این حال، انتقادهای گاه و بیگاه او از تضادهای طبقاتی و سرمایه داری لجام گسیخته در آمریکا موجب شده حزب خود او، حتی به قیمت باخت به حزب رقیب، راهش برای اثرگذاری بیشتر در عرصه سیاسی آمریکا را سد کند.

سندرز تا به حال دو بار در انتخابات های سال 2016 و 2020 با شرکت در انتخابات درون حزبی کوشش نموده از سوی حزب دموکرات به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری معرفی گردد، اما او هر دو بار به رغم برخورداری از اقبال عمومی با مهندسی آرا از گردونه رقابت ها کنار گذاشته شده است.

سال 2016 ایمیل های افشا شده نشان داد که در کوران رقابت های درون حزبی میان برنی سندرز و هیلاری کلینتون با آنکه بیشتر نظرسنجی ها نشان می دادند سندرز از شانس بالاتری برای شکست دادن دونالد ترامپ برخوردار بوده کمیته مرکزی حزب دموکرات به نفع هیلاری کلینتون دست به تقلب زده و سندرز را حذف کرد. این افشاگری موجب استعفای رئیس کمیته ملی حزب دموکرات در آن سال شد.

ظاهر آرام و باطن آشفته

کشورهای غربی معمولا کمپین های حقوق بشری راه انداخته و مردم بسیاری از کشورها را با تحریم ها تحت فشار قرار داده اند تا به اهداف سیاسی خود برسند. در این راستا آنها کشورهایی مانند کره شاقتصادی، لیبی و ... را به عنوان سمبل های دیکتاتوری معرفی نموده اند؛ هر چند که چشمان خود را به سمت کشورهایی مانند عربستان که تا به حال رنگ انتخابات را به خود ندیده اند، بسته اند. آمریکایی ها کشوری مانند کره شاقتصادی را به دلیل حکومت یک فرد، و چین را به دلیل حکومت یک حزب زیر تیغ انتقاد می برند، اما این در حالی است که خود آمریکا طی عمر چند صد ساله خود هیچ وقت اجازه ظهور فردی از جناح و حزب سوم را نداده و قدرت در قبضه دو حزبی بوده است که در راهبرد و کلیات با هم تفاهم دارند، اما در روش ها متفاوت هستند. پس اگر بر اساس فرمول آمریکایی محاسبه کنیم، سیستم سیاسی آمریکا در فرصت دهی به صداهای مختلف و جدید، از بعضی جهات شبیه کره شاقتصادی است و دموکراسی آمریکایی را می توان چیزی شبیه به کره شاقتصادی + 1 تشبیه کرد؛ یعنی اگر در کره شاقتصادی یک نفر حکومت می نماید، در آمریکا هم یک نفر و حزب دیگر به آن اضافه می گردد تا مجموعاً دو حزب بگردد.

.

منبع: خبرگزاری تسنیم

به "واقعیت دموکراسی آمریکایی؛ کره شمالی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "واقعیت دموکراسی آمریکایی؛ کره شمالی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید