سازمان خود را به برترین نحو ممکن مدیریت کنید - وبلاگ فوتبال

به گزارش وبلاگ فوتبال، مدیریت هر سازمان می تواند از این اصول بعنوان چارچوبی برای هدایت سازمان خویش به منظور بهبود عملکرد ها استفاده نماید. این اصول برگرفته از تجارب و دانش متخصصین بین المللی که در کمیته فنی تضمین کیفیت و مدیریت کیفیت مشارکت دارند می باشد. در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

اصل اول : تمرکز بر مشتری (Customer Focus)

هر سازمانی به مشتریان خود وابسته است و باید احتیاجهای حال و آینده آنان را درک نماید و احتیاجمندی های مشتریان خود را برآورده نماید. علاوه بر این سازمان ها باید برای عبور از انتظارات مشتریان خود برنامه ریزی و کوشش نمایند.

تمرکز بر مشتری و درک احتیاجهای حال و آینده او باعث پاسخگویی منعطف و سریع سازمان به فرصت های بازار و در نتیجه افزایش سود سهام و سهم بازار برای سازمان خواهد شد.

رضایت مشتریان با افزایش اثربخشی بکارگیری منابع سازمان، افزایش یافته و بهبود وفاداری مشتری به سازمان باعث ماندگاری در تجارت می گردد.

بکارگیری اصل تمرکز بر مشتری عموما باعث می گردد که سازمان:

● برای درک احتیاجها و انتظارات مشتریان تحقیقات لازم را صورت دهد.

● از ارتباط اهداف سازمانی با احتیاجها و انتظارات مشتریان اطمینان حاصل نماید.

● ارتباطات درون سازمانی را در راستای احتیاجها و انتظارات مشتریان راهنمایی نماید.

● رضایت مشتریان را میزان گیری کرده و بر مبنای نتایج حاصل از آن اقدام نماید.

● ارتباطات با مشتریان را به صورت سیستمی مدیریت نماید.

● از وجود توازن بین رضایتمندی مشتریان و سایر ذینفعان سازمان (نظیر مالکین، کارکنان، سرمایه گذاران، انجمن ها و مجامع محلی) اطمینان حاصل نماید.

اصل دوم : رهبری (Leadership)

مدیر سازمان که از منش رهبری برخوردار است باید مقاصد و جهت گیری یکنواختی را در سازمان ایجاد نماید و محیط داخلی سازمان را به گونه ای ایجاد و نگهداری نمایند که کارکنان بتوانند در دستیابی به اهداف سازمانی کاملا مشارکت نمایند.

مدیریت سازمان با منش رهبری باعث می گردد کارکنان مقاصد و اهداف سازمانی را درک کرده و برای دستیابی به آنها از انگیزه کافی برخوردار شوند. علاوه بر این با بکاربستن منش رهبری فعالیت های سازمان ارزیابی شده و در مسیری یکسان، منظم شده و استقرار می یابد و در نتیجه فقدان ارتباط بین سطوح مختلف سازمان به حداقل خود خواهد رسید.

بکارگیری اصل رهبری در سازمان عموما باعث می گردد که:

● احتیاجهای تمامی ذینفعان سازمان شامل مشتریان، مالکین، کارکنان، تامین نمایندگان، سرمایه گذاران، انجمن هاو مجامع محلی در نظر گرفته گردد.

● اهداف چالش برانگیز با زمانبندی تعیین تنظیم گردد.

● ارزش های مشترک، مدل های اخلاقی و جوانمردی در تمامی سطوح سازمان ایجاد شده و تقویت گردد.

● اعتماد ایجاد شده و ترس از میان برود.

● کارکنان با منابع مورد احتیاج، برخوردار از آموزش و آزادی عمل با داشتن مسوولیت و پاسخگویی فعالیت نمایند.

● کارکنان برای نقش و سهم خود امیدوار و دلگرم شده و آنرا تشخیص دهند.

اصل سوم : مشارکت کارکنان (Involvement of people)

کارکنان جوهره سازمان بوده و مشارکت آنها باعث خواهد شد تا توانایی هایشان مزیت سازمان محسوب گردد. ایجاد انگیزه، تعهد و مشارکت کارکنان نسبت به سازمان، نوآوری و خلاقیت در پیشبرد اهداف سازمان را به ارمغان خواهد آورد.

ایجاد مسوولیت پاسخگویی کارکنان در رابطه با عملکردشان و بعلاوه ایجاد اشتیاق در مشارکت و همکاری ایشان زمینه ساز بهبود مستمر در سازمان خواهد بود.

بکارگیری اصل مشارکت کارکنان در سازمان عموما باعث می گردد که:

● کارکنان اهمیت همکاری و نقش خود را در سازمان درک نمایند.

● کارکنان محدودیت های عملکردشان را شناسایی نمایند.

● کارکنان مالکیت مسایل را پذیرفته و مسوولیت حل آنها را عهده دار شوند.

● کارکنان عملکرد خود را در راستای مقاصد و اهداف شخصی ارزیابی نمایند.

● کارکنان فعالانه فرصت های افزایش صلاحیت، دانش و تجربه خود را جستجو نمایند.

● کارکنان آزادانه دانش و تجربیات خود را به اشتراک گذارند.

● کارکنان آشکارا در مورد مسایل و عواقب آن بحث نمایند.